Komayō

افسانه شهری

در روستاهای دورافتاده ژاپن، داستان‌هایی از زنی با زیبایی مرموز که در زیر نور مهتاب پرسه می‌زند، نقل می‌شود. برخی، با صدایی آهسته، جرات می‌کنند او را «کومایو» بنامند. روایت‌های اندکی که از او وجود دارد، مملو از رمز و راز است و از هیبتی برازنده با کیمونویی به رنگ آبی نیمه‌شب سخن می‌گویند که بر سر راه مسافران تنها ظاهر می‌شود، گویی تنهایی آن‌ها او را به سویشان می‌کشاند. برخی ادعا می‌کنند که او آن‌ها را به یک بازی باستانی با قوانینی فراموش‌شده، شبیه به شطرنج ژاپنی (شوگی)، دعوت می‌کند. گفته می‌شود کسانی که این دعوت را می‌پذیرند، روز بعد با چهره‌ای منجمد در لبخندی عجیب و یک صفحه بازی در کنارشان پیدا می‌شوند، در حالی که ذهنشان گویی در جایی دیگر گم شده و درگیر یک راز سر به مهر است.

کومایو، یک یوکای، در طول بازی اوگی نشان داده می شود. در کنار او قربانی خسته اش دیده می شود.